توسط : مقدمه
سری بازی Tekken را می توان یکی از تاثیرگذارترین فرانچایزهای بازی کل تاریخ دانست . Tekken یکی از قدیمی ترین سری هاییست که پس از سالها هنوز زنده و پویاست . هر وقت یک خبر جدید از این فرانچایز منتشر می شود ، شاهد تعداد کثیر طرفدارنی هستیم که با شوق و ذوق منتظر عنوان بعدیه این بازی هستند . انتشار Tekken 8 ، جدیدترین عنوان سری ، سروصدای زیادی به پا کرده . حدود 9 سال از عنوان قبلی سری میگذرد اما همچنان شاهد علاقه شدید طرفداران هستیم . با وجود رقبای قدری همچون مورتال کامبت 1 و استریت فایتر 6 ، بندای نامکو ثابت کرده که هنوز می تواند یک تجربه متفاوت ، نو و لذت بخش از ژانر فایتینگ در اختیار کاربران قرار دهد .
تکن 8 ، داستان خصومت پدر و پسر را ادامه می دهد . در بازی قبلی شاهد جنگ بین Heihachi و پسرش Kazuya بودیم ، حالا نوبت Jin است که با پدرش ، یعنی Kazuya بر سر سرنوشت جهان بجنگد . در ادامه با داستان بازی Tekken 8 در خدمت شما خواهیم بود . اگر از محتوای کلونیپ لذت می برید ، از سایر مقالات داستان ما نیز دیدن کنید .
بخش اول : پدر در مقابل پسر
داستان بازی 6 ماه پس از مرگ Heihachi Mishima آغاز می شود . کازویا که کنترل G-Corp را به دست گرفته ، قصد دارد با استفاده از نفوذ و قدرت این شرکت و همچنین شیطان درونش کنترل جهان را به دست بگیرد و همه جا را به ویرانی بکشد . او در حال حاضر در نیویورک است و بر حملات G-Corp نظارت دارد . در این حین ، پسرش Jin Kazama به همراه نیروهای مقاومت به رهبری Lars و Violet ، قصد دارند جلوی نقشه های کازویا را بگیرند . جین به هلیکوپتری که کازویا در آن قرار دارد حمله می کند و او را به مبارزه می طلبد .
هر دو بدون لحظه ای درنگ به هم حمله می کنند ، اما جین حتی با استفاده از شیطان درونش ، از کازویا شکست می خورد . در این حین کازویا در یک پخش زنده خطاب به تمامی کشورهای جهان ، شروع تورنمنت جدید The King Of Iron Fist را اعلام می کند .
او از همه کشورها می خواهد که بهترین مبارزان خود را به این مسابقه بفرستند . چون کشورهایی که در این تورنمنت شکست بخورند توسط کازویا به ویرانی کشیده خواهند شد .
بخش دوم : شیطان درون
یک هفته از مبارزه جین و کازویا می گذرد . با وجود شکست سنگینش ، جین کاملا بهبود یافته و در حال تمرین برای مبارزه ای دوباره با کازویا است . اما یک چیزی درست نیست . جین نمی تواند از قدرت های شیطانی اش استفاده کند ، این در حالیست که تنها امید دنیا برای شکست کازویا ، قدرت شیطانی جین است . پس جین تصمیم می گیرد در تورنمنت شرکت کند ، با این امید که مبارزه ، شیطان درونش را دوباره فعال میکند . در ادامه جین در مسابقات منطقه ای شرکت می کند تا به عنوان نماینده آسیا ، در تورنمنت اصلی با کازویا روبرو شود .
جین در این مسابقات با دختری مرموز به نام Reina مواجه می شود که در مبارزه اش با جین از استایل مبارزه Mishima استفاده می کند. (این همان استایلی است که هیهاچی و کازویا از آن استفاده می کنند .)
پس از شکستش ، رینا اصرار می کند که جین را در راه مبارزه با کازویا همراهی کند . در طول مبارزات ، جین متوجه می شود که قدرت های شیطانی اش در حال بازگشت است اما هنوز نمی تواند آنها را بطور کامل آزاد کند . جین در نهایت وارد تورنمنت اصلی واقع در ایتالیا می شود .
بخش سوم : حقیقتی در مورد یک شیطان
قبل شروع تورنمنت ، جین Leo Kliesen و پدرش را که در حوزه شیطانین و منبع قدرتشان تحقیق می کند ملاقات می کند . به گفته پدر لئو ، قرن ها پیش ، اهریمنی به نام Azazel ، بخش کوچکی از قدرت خود را به تعدادی از انسان ها داده تا به او خدمت کنند . این قدرت با نام Devil Gene شناخته می شود . جین و کازویا از طریق خاندان همسر هیهاچی ، یعنی Kazumi به این ژن شیطانی متصل هستند . این نفرین قدرت افرادی که آنرا دارند چندین برابر بیشتر می کند و به آنها اجازه می دهد به یک فرم شیطانی برسند که آنرا در جین و کازویا دیده ایم .
این قدرت با میل و خواسته فرد نفرین شده فعال می شود ، که برای کازویا ، میل داشتن قدرت و کنترل جهان و ویرانی است . جین اما بنظر می رسد که مانند پدرش نیست و میل دیگری در وجودش سبب قدرتش می شود که ماهیت آن هنوز حتی برای خودش هم معلوم نیست .
در ادامه با شخصیت های Claudio Serafino و Zafina آشنا می شویم . کلادیو جز گروهی جنگیر است که سالهاست با نیروهای اهریمنی مبارزه می کنند و زافینا یک زن مصری است که قبلا با نیروی ازازل آلوده شده و قصد دارد به کمک کلادیو جین را در شکست کازویا یاری کنند . این دو شخصیت به همراه شیایو ، دوست زمان مدرسه جین به ایتالیا می روند تا به جین در مورد نقشه های شوم کازویا هشدار دهند . تورنمنت شروع می شود و مبارزات بین شخصیت ها شروع می شود . نیروهای لارس به همراه ویکتور، رهبر نیروی نظامی سازمان ملل ، در محل شروع تورنمنت منتظر حرکت بعدی کازویا می شوند .
بخش چهارم : انسانی بدتر از اهریمن
پس از مبارزه جین در تورنومنت ، کازویا وارد می شود و مشخص می شود که از همان اول قصد داشته با استفاده از نفرین روی زافینا ، ازازل را آزاد کند . کازویا به زافینا حمله می کند ، نفرینش را از بدن او خارج می کند و در حالی که قصد دارد ازازل را آزاد کند ، زافینا رها می کند تا بمیرد . کازویا با موفقیت اهریمن را آزاد می کند اما به جای پیوستن به ازازل ، به او حمله می کند و تمامی نیروی شیطانی او را جذب می کند و به فرم نهایی شیطانی اش می رسد .
در همین حین زافینا قبل از بیهوش شدن به جین هشدار می دهد که برای بدست آوردن قدرت هایش باید به جایی برود که همه چه در زندگی جین از آنجا شروع شده . جین تصمیم می گیرد به همراه شیایو و دوستانش به جزیره یاکوشیما برود ، جایی که سالها پیش به همراه مادرش در آن زندگی می کرده و استایل مبارزه کازما را آنجا از مادرش آموخته . لارس و سایر مبارزان تورنمنت به کازویا حمله می کنند تا برای فرار جین وقت بخرند .
کلادیو از قدرت های جن گیری اش استفاده می کند تا به کازویا آسیب بزند ، اما در این حین به شدت زخمی می شود . با این وجود کازویا در حدی ضعیف می شود که ازازل که در حال حاضر درون کازویا زندانی شده ، به او فشار بیاورد . کازویا از ترس رهایی ازازل و شکست خوردنش فرار می کند .
بخش پنجم : حمله به جزیره
داستان بازی Tekken 8او Nina Williams را مامور حمله به جزیره یاکوشیما می کند تا جلوی جین را بگیرد . نینا ارتش G-Corp را برای حمله به جزیره آماده می کند . لارس و ویکتور که از این قضیه باخبرند ، نیروهای خود را نیز آماده می کنند تا یک بار دیگر جلوی کازویا را بگیرند و به جین اجازه دهند نیروهای خود را برای شکست پدرش به دست بیاورد . جین با موفقیت فرار می کند و به همراه شیایو به محل تمرین با مادرش برمیگردد . در این حین که به دنبال راهی برای فعال کردن نیروهایش می گردد ، بیهوش می شود ، اما توسط ربات های Jack-7 مورد حمله قرار می گیرد . شیایو اما با جک ها روبرو می شود و از جین در مقابل جک ها حفاظت می کند .
لارس و ویکتور به همراه برخی مبارزان تورنمنت با نیروهای کازویا روبرو می شوند . با وجود تعداد کمتر موفق می شوند نیروهای G-Corp را عقب برانند . Alisa ، ربات همراه لارس به او هشدار میدهد که جین در خطر است و به کمک او نیاز دارد . لارس جنگ را به ویکتور و وایولت می سپارد و به کمک جین و شیایو می رود .
در همین حین کازویا به جزیره می رسد و شروع به همه حمله می کند . رینا که قبلا برای کمک به لارس پیوسته بود در مقابل کازویا می ایستد ، اما توسط نیروهای شیطانی کازویا شکست می خورد .
کازویا درنهایت موقعیت جین را شناسایی می کند و به سمت او می رود ، اما با مقاومت لارس مواجه می شود . لارس تا حد ممکن با او می جنگد تا برای جین وقت بخرد اما قدرت کازویا بالاتر از اوست و دیر یا زود لارس را شکست می دهد .
بخش ششم : شیطان درون
در این حین ، جین را می بینیم که در ضمیر ناخودآگاه‌اش در حال مقابله با شخصیت خبیث خودش ، یعنی Devil Jin است . جین توسط فرم شیطانی اش بخاطر اینکه هرگز نتوانسته از عزیزانش حفاظت کند مسخره می شود . دویل جین یادآور تمام چیزهایی که جین در طول عمرش از دست داده می شود ، مثل مادرش . جین با شخصیت شیطانی‌اش مبارزه می کند . در طول مبارزه یاد گناهانی که زمانی که کنترل امپراطوری میشیما را در دست داشت می افتد . در آن زمان برای رسیدن به اهدافش دنیا را به جنگ کشید و سبب مرگ افراد بی گناه زیادی شد . باری این گناهان بر دوش جین سنگینی می کند .
اما جین یاد مادرش می افتد که به او می گفت استایل مبارزه میشیما ، برای دفاع از عزیزان مبارز است ، نه برای جنگ و کشت و کشتار . جین متوجه می شود در تمامی این سالها ، هدف دویل جین جنگ و ویرانی نبوده ، بلکه دفاع و حفاظت از جین بوده . او تصمیم می گیرد گناهان گذشته اش را کنار گذشته و با میل دفاع از عزیزانش ، فرم شیطانی اش را با آغوش باز می پذیرد .
در حالی که لارس یک قدم با مرگ فاصله دارد ، جین بیدار می شود و او را نجات می دهد . حال با فرم شیطانی اش ، به جنگ پدرش می رود تا یک بار برای همیشه ، این خصومت را پایان دهد .
بخش هفتم : فرشته در مقابل اهریمن
نبرد جین و کازویا در آسمان ها شروع می شود . ضربات یکی پس از دیگری مبادله می شوند . در این لحظه کازویا نیروی شیطانی خود را جمع می کند و به سمت جزیره شلیک می کند ، جین اما جلوی ضربه را می گیرد اما قدرت کافی برای این کار را ندارد و تنها راه شکست کازویا را مرگ خود می داند . در این لحظه جین در ذهن خود مادرش را ملاقات می کند .
Jun به پسرش می گوید که او لیاقت زندگی کردن را دارد و مرگ او نه تنها برای جین ، بلکه برای عزیزانش نیز دردآور خواهد بود .
جین با امید به زنده ماندن و حفاظت از عزیزانش ، نفرین اهریمن را رها میکند و به فرم نهایی خود یعنی Angel Jin می رسد . حال با قامتی فرشته مانند ، جین جزیره را از نابودی نجات می دهد و به جنگ با پدرش ادامه می دهد . کازویا که از این مسئله حیرت زده شده ، با قدرت و خشم بیشتر به پسرش حمله می کند . جنگ این دو فضا کشیده می شود . در حالی که هیچ کدام قصد تسلیم شدن ندارد ، پس از یک مبارزه طولانی ، هردو تمام قدرتشان را جمع می کنند و مشت در مشت در مقابل هم قرار می گیرند . موج بزرگی از نیروهای خوب و بد در فضا پخش می شود .
اما در نهایت پس از یک انفجار بزرگ ، هر دو به زمین برمی گردند . مبارزه نفس‌گیر جین و کازویا سبب شده که نیروهای اهریمن از وجودشان خارج شود .
حال که هر دو چیزی جز دو انسان معمولی نیستند ، یک بار دیگر به مبارزه می پردازند . این بار بدون هیچ قدرتی ، مشت در مقابل مشت ، لگد در مقابل لگد ، پدر در مقابل پسر .
بخش آخر : جنگی بی پایان
پس از یک مبارزه نفس گیر و مرگ آور دیگر ، کازویا شکست می خورد و زمین می خورد . جین در مبارزه پیروز شده ، کازویا را رها می کند و به دوستانش می پیوندد .
پس از رفتن جین ، بدن کازویا را می بینیم که یک کنار همسرش جون ، روی زمین بیهوش مانده . معلوم می شود که جون هرگز کشته نشده بود و پس تمامی این سالها آمده است که همسر خود را از ذهن ویران شده خود را نجات دهد .
در آخرین صحنه بازی اما ، شخصیت مرموز رینا را می بینیم که معلوم می شود ، فرزند نامشروع هیهاچی میشیما بوده و همانند کازویا ، او نیز ژن اهریمن ازازل را به ارث برده و فرم شیطانی خود را آزاد می کند . او قسم خورده که انتقام مرگ پدرش را از برادرش یعنی کازویا بگیرد . رینا میشیما ، خبیث بعدیه Tekken خواهد بود .
سخن آخر
به شخصه همیشه داستان سری تکن را دوست داشتم . جنگ بین پدر و پسر شاید تکراری بنظر برسد ، اما هر بار با سوپرایز و مبارزه ای جدید مواجه شدم که نفسم را در سینه حبس می کند . داستان بازی Tekken 8 نشان می دهد با وجود تمامی بدی ها و اشتباهات ، در صورت پذیرش این کمبودها و ناخالصی ها ، همگی لیاقت فرصتی دیگر و شانسی جدید در زندگی را داریم . . .
