اکت سوم فصل دوم سریال Arcane داستانی خیرهکننده را روایت میکند که پر از شخصیتهای جذاب، پایان های غمانگیز و مضامین قابلتأمل است. از نظر من، اقتباس سریالی بازی League of Legends یک شاهکار مدرن است. در قسمت های قبلی نقد و بررسی سریال Arcane، اکت اول و دوم فصل دوم را باهم بررسی کردیم، در این مقاله، سه قسمت آخر این سریال را با هم بررسی می کنیم. سه قسمت آخر فصل دوم دست به دست هم دادند یا یک پایان فوق العاده برای یک سریال فوق العاده فراهم کنند.
داستان اکت سوم فصل دوم سریال Arcane
اکت سوم فصل ۲ سریال آرکین، از جایی شروع میشود که داستان در کلیف هنگر (Cliffhanger) Act II متوقف شد. جیس اقدام به قتل علیه ویکتور کرده بود، جانور گرگینه وندر -وارویک آرکین ناتوان شده بود و جینکس از ازدستدادن ایشا به وحشت افتاده بود. همانطور که دیگر قهرمانان League of Legends برای انتقام ویکتور آماده میشدند، نمایش به پایان خود نزدیک شد. آنچه که میتوانست اپیزودهایی باشد که صرفاً برای نمایش های اکشن طراحی شده باشد، به نتیجهای اشکآور پر از احساسات، مضامین زیبا و انیمیشن خیرهکننده تبدیل شد.
فصل سوم، Character Development ها را به پایان می رساند:
باتوجهبه گستره وسیع فصل ۲، داستان Act III که شامل عناصری مانند حلقههای زمانی، ابعاد متناوب و سفر مستقیم در زمان بود، نمایش بهراحتی میتوانست چیزهایی را که مهم است از دست بدهد: شخصیتهایش.
بااینحال، نمیتوانم از این خوشحال باشم که پایان فصل 2 Arcane داستان شخصیتهایش را کاملاً متمرکز کرد و هر آرک را به زیبایی به پایان رساند. تبدیل شدن ویکتور به “شرور” داستان به زیبایی با نیت تا حدودی خیرخواهانه او برای درمان بشر از عناصری که باعث جنگ، مرگ و ویرانی میشوند، خنثی شد.
باتوجهبه تحولات پیچیده، مانند تلاش ویکتور برای نجات پیلتوور از دست خود، آرکین عاقلانه تمرکز خود را روی او و جیس حفظ کرد. رابطه آنها در مرکز و جلو بود و مفاهیم ماورایی Arcane را در احساسات عمیق مستقر میکرد. رابطه بین جینکس و وی به طور مشابهی مورد بررسی قرار گرفت و چهار شخصیت اصلی آرکین بهعنوان نقاط مرکزی پایان سریال فوقالعاده مهم و غمانگیز باقی ماندند. فراتر از آن، شخصیتهای دیگر نتیجهگیریهای هیجانانگیز و رضایتبخشی دارند، بهطوریکه اککو به پسری تبدیل شد که زمان را شکست و مل مداردا ریشههای رز سیاه خود را پذیرفت.
انیمیشن زیبای Arcane فقط با مضامین سختش مطابقت داشت
میتوانم بیپایان درباره اینکه انیمیشن Arcane واقعاً خیرهکننده است صحبت کنم. همانطور که در دو بررسی قبلی من گفته شد، انیمیشن نمایشدادهشده در Arcane توسط استودیو فورتیچ بالاتر از هر چیز دیگری در فیلمسازی مدرن است. هر فریم فوقالعاده است، دنبالکردن هر مبارزه آسان است، همه شخصیتها به زیبایی احساس می شوند، و انواع مختلفی از هنر در هر یک از قسمتهای Act III به نمایش گذاشته شده است.
پایان فصل 2 چندین اسپینآف را ایجاد میکند، از ادامه داستان مل گرفته تا کارهای آتی Caitlyn و Vi
خوشبختانه، مضامین Act III به ارتفاعات رفیع انیمیشن خود میرسد تا مفاهیم واقعاً تأملبرانگیزی را ارائه دهد. در بررسی خود از Act II اشاره کردم که از اینکه متوجه شدم داستان فصل ۲ بیشتر بر روی شخصیتها و روابط شخصی آنها تمرکز دارد تا جنگ Piltover-Zaun که خودشان در حال جنگیدن هستند، شگفتزده شدم، اما ناراضی نشدم. اکت سوم این موضوع را با نشاندادن مضامین خود که به طور همزمان شخصی و گسترده هستند، جلوتر برد.
همه اینها با این پیام همراه میشوند که در نقصهایی که ما را انسان میسازند زیبایی نهفته است و تلاش برای «کاملکردن» نوع بشر ممکن است ممکن نباشد…
پیام نهایی فصل دوم سریال:
فصل ۲ ، Act III این ایده را بررسی میکند که بزرگترین نقاط قوت بشریت – احساسات، عشق، دوستی و خانواده – منجر به چیزهایی میشود که نابود کننده هستند: جنگ، خشونت، تروما و مرگ. همه اینها با این پیام همراه میشوند که در نقصهایی که ما را انسان میسازند زیبایی وجود دارد و تلاش برای «کاملکردن» نوع بشر ممکن نیست. همه اینها در انیمیشن خیرهکننده Arcane، قوسهای شخصیتهای درخشان، اکشن هیجانانگیز و نگارش عالی گنجانده شده است که داستانی مبتنی بر یک بازی بدون طرح واقعی را تثبیت میکند تا یکی از بهترینهایی باشد که تابهحال در انیمیشنهای غربی گفته شده است.
نتیجه گیری:
اکت سوم بهسادگی دیدنی است. از نظر بصری، نمایشهای کمی وجود دارند – انیمیشن یا غیره – که رقیب کارهای Riot Games و Fortiche با این مجموعه باشند و تا آخرین لحظه بتوانند زیبایی خود را تا آخرین لحظه حفظ کند.