صفحه اصلی > مقالات و بررسی ها و داستان بازی : داستان زندگی سایمون گوست رایلی Call of duty

داستان زندگی سایمون گوست رایلی Call of duty

داستان زندگی سایمون گوست رایلی Call of duty

مقدمه

سایمون گوست رایلی، یکی از شخصیت‌های جالب و پرماجرای دنیای بازی های ویدیویی ، با یک زمینه متاثرکننده از تجربیات سنگین روحی در دوران کودکی تا خدمت نظامی خود ، مسیری پررنگ را طی می‌کند . این کاراکتر خشن اما در عین حال خونسرد ، تعداد کثیری از گیمر ها را مجذوب خود کرده و تبدیل به یکی از نمادهای جدا نشدنی سری Call Of Duty شده . در این مقاله ، به دقت به زندگی پر فراز و نشیب گوست از دوران کودکی تا آخرین لحظات زتدنگی‌اش ، به عنوان یکی از اعضای Task Force 141 در بازی های کال آف دیوتی می‌پردازیم .
نکته : این مقاله داستان زندگی گوست در سری قبلی Call of duty Modern Warfare را دنبال می کند و هیچ ارتباطی به داستان گوست ریبوت 2019 ندارد .

 

 

تجربیات تراژیک دوران کودکی

داستان زندگی سایمون گوست رایلی Call of duty

سایمون گوست رایلی ، در شهر منچستر انگلیس به دنیا آمد و از دوران کودکی با مشکلات جدی روبرو بود . پدر او شخصی روانی و بی‌رحم بود که با آوردن حیوانات خطرناک به خانه موجب آزار و اذیت او و برادرش تامی ، می شد . او حتی گاهی اوقات سایمون را به کنسرت‌های موزیک خشن می برد و در یکی از آنها ، سایمون را مجبور کرد به جسد فردی که در اثر اوردوز مرده ، بخندد .
یکی از دردناک‌ترین خاطرات سایمون زمانی بود که برادرش تامی ، شب ها یک ماسک جمجمه می پوشید و او را قبل از خواب می ترساند . این مسئله در آینده باعث شد که گوست دائما یک ماسک جمجمه بپوشد و صورت خود را مخفی کند .

 

 

پیوستن به ارتش

داستان زندگی سایمون گوست رایلی Call of duty

بعد از حمله‌های ۱۱ سپتامبر، سایمون از محل کارش در یک سوپر مارکت انصراف داد و به نیروهای ارتش پیوست . او پس از مدتی در نیروی ویژه ی هوایی ، پذیرفته شد .

 

 

بازگشت به خانه

داستان زندگی سایمون گوست رایلی Call of duty

دو سال پس از پیوستن به ارتش ، سایمون به خانه بازگشت و با وضعیت نابسامان خانواده‌اش مواجه شد . پدرش هنوز مادرش را آزار می داد ، و برادرش تامی ، به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده بود و برای تهیه مواد ، از مادرش دزدی می‌کرد . به این دلیل سایمون تصمیم گرفت تا زمانی که مشکلات خانواده‌اش را حل نکرده است به ارتش بازنگردد . او پس از یک سال پدرش را بخاطر عذابی که بر او و مادرش وراد کرده بود ، از خانه‌شان بیرون کرد و به تامی کمک کرد تا اعتیادش را کنار بگذارد . طی سه سال تامی بطور کامل مواد مخدر را کنار گذاشت و با زنی به اسم بث ، ازدواج کرد . سایمون حتی در مراسم عروسی تامی حضور داشت .
او پس از بهبود وضع خانواده‌اش به ارتش بازگشت .

 

 

ملاقات با مانوئل روبا

داستان زندگی سایمون گوست رایلی Call of duty

سایمون به همراه یک تیم نظامی آمریکایی به ماموریتی در مکزیک ، برای از بین بردن یک کارتل مواد مخدر که توسط شخصی به نام مانوئل روبا رهبری می شد ، اعزام شد . اما طی یکی از ماموریت هایشان ، فرمانده تیم ، سرگرد ورنون به اعضای تیمش خیانت کرد و باعث دستگیری گوست و هم تیمی هایش شد . سایمون و تیمش به یک مجتمع شست و شوی مغزی فرستاده شدند آنجا ماه‌ها مورد شکنجه قرار گرفتند . علی‌رغم شکنجه ها ، ورنون نتوانست سایمون را شست و شوی مغزی دهد ، به این خاطر روبا دستور قتل ورنون را صادر کرد و پس از مدتی ، سایمون را زنده زنده در تابوت ورنون دفن کرد . گوست اما توانست از قبرش بیرون بیاید و به نحوی موفق شد به مرز تگزاس رسیده و خود را نجات دهد .

 

 

ملاقات با هم‌تیمی‌های سابق

داستان زندگی سایمون گوست رایلی Call of duty

پس از چهار ماه ، با وجود بهبود زخم‌هایش ، امکان بازگشت به ارتش را نداشت و از مشکلات شدید روحی و مدیریت خشم رنج می‌برد . پس از مدتی ، او دو تن از هم‌تیمی‌های سابقش از آن عملیات حمله با کارتل روبا ، کوین اسپارکس و مارکوس واشنگتن را ملاقات کرد . اما متوجه شد که روبا هر دوی آنها را شست و شوی مغزی داده . او تلاش کرد که اسپارکس را بکشد اما بخاطر دخالت غیرمنتظره‌ای واشنگتن ، مجبور به فرار شد . او به خانه خانواده‌اش بازگشت اما با جسد مادرش ، تامی ، بث و برادرزاده‌اش مواجه شد که توسط واشنگتن کشته شده بودند .

 

 

انتقام

داستان زندگی سایمون گوست رایلی Call of duty

حال که گوست دیگر چیزی برای از دست دادن نداشت ، قصد گرفتن انتقام خانواده‌اش را داشت . او اسپارکس و واشنگتن را کشت و به مکزیک رفت تا یک بار برای همیشه به زندگی رقت بار مانوئل روبا ، پایان دهد . گوست توانست فردی به نام گیلبرتو را که عملا دست راست روبا بود را دستگیر کند . او با شکنجه کردن گیلبرتو ، موقعیت عمارت روبا را بدست می آورد و یک تنه به آنجا حمله می کند . پس از کشتن محافظان عمارت گوست با روبا روبرو می شود و او را می کشد .
در نهایت پس از پایان مهلکه ، گوست در مسیر بازگشت به خانه با ژنرال شپرد مواجه می شود که او را برای عضویت در تسک فورس 141 ، دعوت می کند .

 

 

خدمت در Task Force 141

داستان زندگی سایمون گوست رایلی Call of duty

گوست پس از ملاقاتش با شپرد به همراه کاپیتان پرایس ، جان سوپ مک تاویش و … به عضویت تسک فورس 141 درآمد و به همراه این تیم در تعداد زیادی عملیات مهم و حساس در نقاط مختلف جهان شرکت کرد . در هشتم اکتبر ۲۰۱۳، گوست در عملیاتی مشترک بین تسک فورس 141 و دلتا فورس به همراه کاپیتان پرایس و سوپ مکتاویش شرکت می کند . هدف این عملیات که با نام مستعار Operation Kingfish شناخته می شد ، دستگیری و یا کشتن رهبر یک گروه ملی‌گرای افراطی اهل روسیه ، به نام ولادیمیر ماکاروف بود . اما طی این عملیات ، اعضای تیم مورد حمله سنگین قرار گرفتند ، کاپیتان پرایس برای نجات جان هم تیمی هایش ، عقب می ماند و جلوی افراد ماکاروف را می گیرد تا گوست و بقیه فرار کنند و طی این اتفاق دستگیر می شود .

 

 

شکار روهاس و بازگشت پرایس

داستان زندگی سایمون گوست رایلی Call of duty

در آگوست 2016 ، پس از حمله تروریستی ولادیمیر ماکاروف به فرودگاه زاخائوف واقع در مسکو (ماموریت معروف No Russian) ، گوست به همراه تسک فورس 141 ، به ریو دژانیرو می روند تا فردی به نام آلِخاندرو روهاس را دستگیر و بازجویی کنند . بر اساس اطلاعات موجود روهاس به ماکاروف سلاح و تجهیزات فروخته و ممکن است اطلاعات مهمی در مورد ماکاروف داشته باشد . گوست به همراه روچ و سوپ موفق به دستگیری روهاس می شوند و طی بازجویی معلوم می شود که تنها کسی که ماکاروف از او متنفر است ، با نام مستعار زندانی شماره 627 در یک زندان پتروپاولووسک زندانی شده . گوست به همراه تیم به این زندان نفوذ می کنند . پس از آزاد کردن زندانی 627 متوجه می شوند او همان کاپیتان پرایس بوده که توسط نیروهای ماکاروف دستگیر شده بود . حال تسک فورس 141 پس از آزاد کردن پرایس ، از زندان فرار کرده و آماده ادامه جنگ با ماکاروف می شوند .

 

 

پایان عملیات

داستان زندگی سایمون گوست رایلی Call of duty

در ادامه بر اساس یک سری اطلاعات به دست آمده ، دو موقعیت مکانی احتمالی که ماکاروف در یکی از آنها قرار دارد ، شپرد تسک فورس 141 را برای پیدا کردن و کشتن ماکاروف به این دو موقعیت اعزام می کند . پرایس و سوپ به یکی از این موقعیت ها که در افغانستان قرار دارد فرستاده می شوند در حالی که گوست به همراه روچ و سایر اعضای تیم 141 ، به موقعیت دیگر که در مرز بین گرجستان و روسیه قرار دارد اعزام می شوند . گوست و روچ با حمایت سایر اعضای تیم به ساختمان مورد نظر نفوذ می کنند اما ماکاروف را در آنجا پیدا نمی کنند . با این حال متوجه می شوند که این ساختمان پر از اطلاعات مربوط به ماکاروف ، ارتشش و اهدافشان است . پس از دریافت اطلاعات موجود در ساختمان ، گوست و روچ در حالیکه سایر اعضای تیم کشته شده‌اند ، به سمت نقطه خروجی که شپرد آنجا منتظر آنهاست حرکت می کنند . هنگامی که گوست و روچ به شپرد میرسند …

?Shepherd : Do you have the DSM
!Ghost : We got it, sir
. . . Shepherd : Good, That’s one less loose end

شپرد به به تسک فورس 141 خیانت می کند و گوست را کنار هم‌‍رزم‌اش روچ ، می کشد . در حالیکه که روچ هنوز زنده است و جنازه گوست را کنارش می بیند ، شپرد جلو می آید با سیگارش ، جنازه هر دوی آنها را می سوزاند . . .

 

نتیجه

سفر سایمون رایلی از یک کودک مورد آزار و اذیت تا یک سرباز نیروی ویژه با پایان تلخ و تراژیکی به اتمام رسید . داستان وی در دنیای بازی های ویدیویی ، از جمله عناوینی که در تاریخچه‌های غنی و پرماجرا باز های ویدیویی ، یکی از جذاب‌ترین ، در عین حال غم‌انگیزترین ها است .

محمدرضا فیضی

ماینکرافتر کار کشته از سال 2017 ، طرفدار دوآتیشه سری DOOM ، دانشجوی مهندسی کامپیوتر . به جز گیم ، از فیلم‌های MCU و انیمه لذت می برم
مقالات مرتبط

MMORPG: اگر WoW را دوست دارید این 4 بازی را از دست ندهید!

همه ما انسان ها سلایق مختلفی داریم که شخصیت ما را شکل…

دنیای وارکرفت: نگاهی اجمالی به سیر تحولی World of Warcraft قسمت 2

بار دیگر با مقاله ای درباره وارکرفت (Warcraft) همراه شما هستیم. در…

دنیای وارکرفت: نگاهی اجمالی به سیر تحولی World of Warcraft قسمت 1

اگر به دنبال ورود به  دنیای وارکرفت هستید یا حتی نه! فقط…

۹ بهمن ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید

2 × دو =