بازی The Last of Us part 2 بسیار شبیه به نسخه قبلی خود، یک بازی چالش چالشبرانگیز بازی است. شما را از طریق داستان و شخصیتهایش به چالش میکشد، و گاهی بیشتر شبیه یک فیلم یا یک سریال است تا یک بازی ویدئویی معمولی.
Naughty Dog با The Last of us 2 یکبار دیگر داستانی ساخته است که پیامهای مهمی را منتقل میکند و درعینحال خود را برای تفسیر باز گذاشته است.
داستان بازی در این مقاله بررسی میشود. پس اگر بازی را تمام نکردهاید، از خواندن این پست دست نگه دارید.
در ادامه موضوعات زیر بررسی میشود:
- انتقام در The last of us part 2، پایان خوشی ندارد؛
- چرا Abby (اَبی)، Joel (جوئل) را میکشد؟
- شخصیت منفی و مثبت کیست؟
- پایان بازی: چرا Ellie (الی)، Abby را نمیکشد؟
همچنین در مقالهای دیگر، به بررسی شخصیت Joel پرداختهایم که میتوانید در همین سایت آن را بخوانید.
انتقام در بازی The last of us part 2، پایان خوشی ندارد:
در نگاه اول The Last of Us Part 2 چندان متفاوت از دیگر داستانهای انتقام نیست. حتی نیل دراکمن، سازنده این بازی نیز این موضوع را تأیید میکند و میگوید:
«در ظاهر، The last of us part 2 یک «داستان انتقامجویی» ساده است، اما با فرورفتن در بازی، موضوعات عمیقتری ظاهر میشود. در مورد اینکه چگونه ما افراد بیرونی را بدنام و غیرانسانی میکنیم. این یک داستان وسواس است. چه زمانی زمان رهاکردن است؟ و چه زمانی باید به هر قیمتی دست نگه دارید؟ این بازی، داستانِ تروما، رستگاری و همدلی است.»
وقتی بازی شروع میشود، Ellie سالهاست که در Jackson زندگی میکند و Joel همیشه مراقب او است. او اساساً نقش پدر او را بازی میکند، و اگرچه به نظر میرسد آنها اخیراً دچار اختلافاتی باهم شدهاند، اما عشق و مراقبت آنها از یکدیگر هرگز مورد تردید نیست.
ما همچنین در طول بازی یاد میگیریم که الی به راز بزرگ جوئل در پایان ۱ The Last of Us پی برده است. در آنجا جوئل دهها سرباز فایرفلای و حتی دکتری را که به دنبال استفاده از الی برای درمان عفونت قارچی کوردیسپس بود که دنیا را متلاشی کرده بود، به قتل رساند.
بااینحال، این روش منجر به مرگ او میشود، بنابراین جوئل هر کسی را که سر راه او قرار میگیرد میکشد. او سعی کرد از الی محافظت کند، به همین دلیل است که Ellie از جوئل بسیار عصبانی میشود.
فراتر از آن، ٍEllie زندگی خود را از طریق منشوری میبیند که Joel به او تحمیل کرده است. Ellie بهعنوان تنها فرد مصون دربرار آلودگی هدفی داشت. جوئل با کشتن دکتری که میتوانست مردم را درمان کند، این هدف را از او دور کرد؛ بنابراین عصبانیت او از جوئل در این لحظات بسیار منطقی است، اما آنها هنوز هم کمی به یکدیگر اهمیت میدهند.
وقتی Abby ظاهر میشود، ما هیچچیز در مورد او، گذشته او یا آنچه در حال وقوع است نمیدانیم. او با Joel برخورد میکند و بازیکن ممکن است فکر کند هیچ مشکلی وجود ندارد، اما این فکر زیاد دوام نمیآورد.
همانطور که Abby شروع به شکنجهکردن Joel میکند و در نهایت Joel را در مقابل Ellie میکشد و Ellie و Tommy را زنده میگذارد. اما چرا این اتفاق میافتد؟ به این سوال در عنوان بعد پاسخ میدهیم.
چرا Abby (اَبی)، Joel (جوئل) را میکشد؟:
همانطور که بعداً از طریق فلشبک مشخص شد، Abby خودش در تلاش برای انتقام بود. Abby به دنبال انتقام از اقدامات Abby در بیمارستان سنت مری در پایان The Last of Us بود. از طریق این سکانسها، Abby را تقریباً به همان شیوهای میبینیم که زمانی Ellie را میدیدیم، بهعنوان یک کودک خردسال که به آینده امیدوار بود. زمانی که Joel، پدر Abby را، یعنی دکتری که برروی درمان آلودگی کار میکرد به قتل رساند.
Ellie چند سال گذشته را به آمادهشدن برای انتقام گذراندهاست. همانطور که میبینیم Ellie برای مقابله با Abby آماده میشود. او سالهای زیادی را صرف ردیابی او میکند و تلاش میکند بفهمد که او پس از بیمارستان به کجا رسید.
ما در پایان این داستان با Abby آشنا میشویم، زیرا او برای انجاموظیفه خود به Jackson سفرکرده است. او مأموریت خود را به شکلی خشن انجام میدهد، اما Ellie و حتی Tommy را زنده میگذارد.
Abby فرصتی داشت که همه آنها را بکشد و ترجیح داد این کار را نکند. انتقام او متمرکز بر Joel بود. Ellie رویکرد متفاوتی را اتخاذ میکند و هر کسی و هر چیزی را که در راه او قرار میگیرد را میکشد، زیرا او به دنبال انتقام قتل Joel است، مردی که طبق منطق سزاوار اتفاقی بود که رخ داد.
ازآنجاییکه ساعتهای زیادی را صرف دوستداشتن Joel کردهایم و از طریق عشق الی به او با او ارتباط برقرار کردهایم، بازیکنان احتمالاً در ابتدا این موضوع را اینطور نخواهند دید، اما همانطور که بازی به بررسی داستان Abby می پردازد و اینکه اقدام Joel چه تاثیری بر او گذاشته، ما را به این سوال میرساند که واقعاً شخصیت مثبت یا منفی داستان کیست؟
شخصیت منفی و مثبت بازی The last of us part 2 کیست؟:
در شروع داستان The Last of Us Part 2، مطمئناً Joel و Ellie را بهعنوان «شخصیتهای مثبت» خواهید دید. آنها کسانی هستند که با آنها ارتباط برقرار میکنیم و آنها را درک میکنیم، بنابراین بیشتر از هر کس دیگری با اعمال آنها همدردی میکنیم. Abby از دید ما و Ellie بیجا ظاهر میشود، Joel را میکشد و فرار میکند و غم و هرجومرج را در پی او باقی میگذارد.
ما درک میکنیم که Ellie و Tommy در تلاش برای انتقامگیری هستند و اقدامات آنها را قهرمانانه میبینیم.
اما بازی داستان متفاوتی را روایت میکند. در ادامه بازی، ممکن است حتی به این فکر کنید که Abby «آدم خوب» است. داستان او حاوی تمام جنبههای معمول این موضوع است.
او به دنبال انتقام یک واقعی است: قتل پدرش. او دچار خیانت میشود و تنها هدفی که دارد کشتن قاتل پدرش است.
همانطور که ما قادر به عشق بیقیدوشرط هستیم، قادر به نفرت نابخشودنی نیز هستیم
Abby تقریباً دلیل بیشتری نسبت به Ellie برای انتقام گرفتن از آنچه با او انجام شده است دارد. Abby به افرادِ واقعاً خوب کمک میکند تا از یک فرقه خشن و سرکوبگر فرار کنند.
به طور خلاصه، Abby برای نجات دو کودک از زندگی پر ظلم و خشونت، جان خود را به خطر انداخته است. اگر کشتن Joel را فراموش کنید، Abby احتمالاً بهترین فرد در کل این داستان خواهد بود.
اعمال هر کسی از دیدگاه خودش توجیه میشود، اما با نگاهی گستردهتر به کل موقعیت، همانطور که بازیکن باید توسط پایان، آنها میتوانند این را ببینند.
بنابراین، در پایان، واقعاً هیچ شخصیت خوب یا بدی در The Last of Us part 2 وجود ندارد.
پایان بازی The last of us part 2: چرا اِلی، اَبی را نمیکشد؟:
در پایان The Last of Us part 2، الی بار دیگر به سراسر کشور سفر کرده است تا از Abby انتقام بگیرد. Ellie توسط Abby مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود به خانه سفر کرد تا با Dina و فرزندشان زندگی آرامی داشته باشد. اما این صلح توسط Tommy که اطلاعاتی از Abby بهدست آورده بود. بههم میخورد.
به نظر میرسد Ellie تصمیم میگیرد دیگر به دنبال انتقام نباشد، زیرا هم اکنون از مرگ Joel، اقدامات خود و شکستش دربرابر Abby آسیبدیده است.
اما تروما باعث میشود مردم کارهایی را انجام دهند که در صورت عدم رخدادن تروما انجام نمیدادند و زمانی که او موقعیت Abby را روی نقشه Tommy دید، مشخص بود که چه اتفاقی میافتد. Ellie که از زمان بازگشتش دچار PTSD (آزار ذهنی بهوسیله تروماهای سابق) شدید شده است. بهتر است خشم خود را رها کند، اما او بهسادگی نمیتواند؛ بنابراین او یکبار دیگر به دنبال یافتن و کشتن Abby است.
Abby پس از نزدیکشدن به یافتن آخرین بقایای Fireflies، توسط Rattlers دستگیر شد. Abby پس از نجات Lev از دست Serraphites، شانس کمی برای پایان خوش دارد، اما در آخرین ثانیهها این شانس از بین میرود.
Ellie هیچکدام از جریانات را نمیداند، اما بازیکن میداند؛ Ellie در حال حرکت به سمت Abby اسیر شده است. آیا او نظر خود را تغییر داده است؟ آیا او بهجای انتقام از Abby، او نجات میدهد؟
به نظر میرسد Abby آماده است تا به اردوگاه فایرفلای برود و Ellie را رها کند، اما این موضوع برای Ellie صدق نمیکند. پس آنها باز باهم میجنگند.
بازیکن احتمالاً تنها کسری از خستگی شخصیتها را احساس میکند، زیرا آنها بارهاوبارها به یکدیگر ضربه میزنند. پس از ازدستدادن دو انگشت خود در نبرد، در نهایت Ellie فرصت خوبی به دست میآورد و شروع به غرقکردن Abby میکند، اما چیزی در آخرین ثانیه او را متوقف میکند.
Ellie در این لحظه به چند دلیل به Joel فکر میکند:
- ازدستدادن انگشتانش خاطرات یادگیری نواختن گیتار را زنده میکند که بعداً میبینیم که او دیگر نمیتواند از آن لذت ببرد. در تلاش برای انتقام Joel، او یکی از مهمترین قطعات ماندگاری که از Joel داشت را از دست داد. نواختن گیتار در The Last of Us Part 2 از بسیاری جهات باعث میشود که Ellie با Joel و خاطراتش از او ارتباط برقرار کند. او اکنون آن را ازدستداده است.
- این خاطره همچنین مربوط به آخرین تعامل Ellie با Joel است و خاطره مهمی است. پس از گذراندن کل بازی با این فرض که Ellie و Joel در آن شب دعوا کردند، اکنون میبینیم که در واقع Ellie به Joel گفته بود که سعی خواهد کرد او را ببخشد.
همه اینها با هم ترکیب میشوند و تصمیم نهایی را برای Ellie شکل میدهند. او با شور و اشتیاق کامل از Abby متنفر است. او پدرش را در یکزمان حساس از او گرفت. اما در تلاش برای انتقام گرفتن، الی چیزهای بیشتری از دست داده است و حتی بیشتر خودش را ازدستداده است.
دوستانش در این ماجرا مردهاند و او اکنون به حدی ناقص شده است که آخرین ارتباطی که با Joel داشت، ازدستداده است؛ بنابراین او تصمیم میگیرد که رحم کند و abby را رها کند و اولین گام خود را به سمت رهایی واقعی از خشم، نفرت و آسیب خود بردارد.
نتیجه نهایی داستان:
داستان The last of us part 2 به ما یاد میدهد که همیشه داستانها را از هر دو زاویه دید ببینیم:
- زاویه دید شخصیت اصلی؛
- زاویه دید شخصیت مقابل یا antagonist.
این مورد، بهخوبی در این بازی رعایت شدهاست. داستان Ellie و انتقام او از Abby، در ابتدا به ما حق میدهد از Abby متنفر باشیم؛ اما وقتی داستان را از دید Abby میبینیم، چیزهایی برای ما آشکار میشود که قبلاً برای ما آشکار نبود.
این مورد نهتنها در بازیهای ویدئویی بلکه در زندگی واقعی به ما یاد میدهد زود قضاوت نکنیم و همیشه ماجراها را از هر دو زاویه دید ببینیم.